یکى از وصایاى جناب رسول اکرم ، صلى االله علیه و آله ، ملازمـت بـا راسـتى و اجتنـاب از دروغ اسـت ، کـه از تـقـدیـم ذکـر آن مـعـلوم مى شود که در نظر محترمشان بیـشتر از سـایر وصـایــا اهـمیت داشته . و ما ذکر مفاسد کذب را مقدم مى داریم بر مصالح صـدق . پـس بـدان کــه ایــن رذیـله از امـورى اسـت کـه عـقل و نقل متفق بر قبح و فسادش هستند. و خود آن فى نفـسه از کبائر و فواحش است ، چنانچه اخبار دلالت بر آن دارد. و علاوه ، گاه شـود کـه بـر آن مـتـرتــب شـود مـفـاسد دیگرى که قبح و فـسادش کمتـر از ایـن موبقـه نیـست . بلکـه گـاهى شــود کــه بـواسـطـه کـشف یک دروغ ، انسان به طورى از درجه اعتبار پیش مردم ساقط مى شود که تا آخر عمر جبرانش را نتوان کرد. خدا نکند کسى معروف شود به دروغگویى که هیچ چیز شاید بیـشتر از این به حیثیت انسان لطمه نمى زند. و علاوه بر اینها، مفاسد دینى و عـقـوبات اخروى آن نیز بسیار است . و ما به ذکر بعضى از احادیـث شـریفه در ایـن بـاب اکـتـفــا مــى نـمـایـیــم ، و چــون مـطـلب از امـور واضـحـه رایـجـه اسـت از طول کلام اجتناب مى نماییم . 


فرمود حضرت باقر العلوم ، علیه السلام : خداى تعالى قرار داد براى شر قفلهایى ، و کلیـدهایى آن قفلها را شراب قرار داد، و دروغگویى از شراب بدتر است . اکـنـون قـدرى تـفـکـر کـن در ایـن حـدیـث شـریـف کـه از عـالم آل محمد، علـیهم الـسلام ، صادر شده است ، و در کتابى که مرجع تمام علماى امت است مذکور گـردیـده و تـمـام عـلمــا، رضـوان االله عـلیـهـم ، آنـرا قـبـول فـرمـودنـد، بـبـیـن آیــا راهــى بــراى عــذر بـاقــى مــى مـانـد؟ آیـا ایـن سـهـل انـگـارى از دروغ جـز از ضـعــف ایـمــان بــه اخـبــار اهــل بـیــت عـصـمـت عـلیـه السـلام از چـیـز دیـگـر مـى شـود؟ مـا صـور غـیـبـیـه اعمال را نمى دانیم و ارتباطات معنویه ملک و ملکوت را واقف نیستیم ، از این جهت از این نحو اخـبــار تـحـاشــى مى کنیم و امثال اینها را حمل به مبالغه مثلا مى نماییم ، و این خـود طریقـه بـاطــلى اسـت کـه از جهل و ضعف ایمان مى باشد. فرضا که این حدیث شریف را به مبالغه حـمــل کـنــیم ، آیـا ایـن مبالغه باید به موقع باشد؟ آیا هر چیزى را مى شـود گفـت از شـراب بـدتــر اســت ، یــا بـایــد طـورى شـر آن عـظـیـم باشد که با مبالغه توان گفت از شراب بالاتر است ؟ 
فرمود حضرت باقر العلوم ، علیه السلام ، که دروغگویى خرابى ایمان است . حـقـیـقـتا این طور اخبار دل انسان را مى لرزاند و پشت انسان را مى شکند. گمـان مـى کـنم کـه دروغ از مـفاسد اعمالى است که از بس شایع است قبحش بکلـى از بـین رفتـه ! ولـى یـک وقـت تـنـبه پیدا مى کنیم که ایمان که سرمایه حیات عالم آخرت است به واسطه این موبقه از دسـت مـا رفته و خود ما نفهمیدیم . و از حـضـرت ثـامـن الائمـه ، عـلیـهـم السـلام ، روایـت شـده کـه فرمـود: از حـضرت ختمـى مـرتـبـت سـؤ ال شـد آیـا مـؤ مـن جـبـان و تـرسـو مـى شــود. فـرمــود آرى . ســؤ ال شــد آیـا بـخـیـل مـى شـود؟ فـرمـود آرى . عـرض آیـا کـذاب مـى شـود؟ فـرمـود نـه. و از حـضـرت صـدوق الطـایـفـه مـنـقـول اسـت کـه فـرمـود از فـرمـایــشـات رســول خـداسـت :دروغ از ربا بالاتر است . با آنکه تشدید در امر ربا به طور  شده است که انسان را به حیرت در مى آورد. و از امـورى کـه انسان باید ملتفت آن باشد این است که دروغ بعنوان شوخى و مزاح هم در اخبار از آن تکذیب شده است و تشدید در امر آن گردیده ، و علما فتواى به حرمـت آن نیـز مـى دهنـد. چنانچه صاحب وسائل ، رحمه االله ، در عنوان باب ، کـه مطـابق فتـواى اوسـت ، فرمـوده : بــاب تـحـریـم الکـذب فـى الصـغـیـر و الکـبـیـر و الجـد و الهـزل عـدا مــا اسـتـثـنــى. و از کـافـى شـریـف سند به حضرت باقر، علیه السـلام ، رسـانـد که فرمود حضرت على بن الحـسین ، علیهما السلام ، به فرزندان خود مى فرمود: بپرهیزید از دروغ کوچک و بزرگ در تمـام سـخنهاى خود، چه جدى باشد یا شوخى ، زیرا که انسان اگر در امر کوچک دروغ گفت ، جرئـت پیـدا مـى کند بر امر بزرگ . آیـا نـمـى دانـیـد کـه پـیغمبر خدا، صلى االله علیه و آله ، فرمود که "بنـده خـدا راستى را پـیشه خود مى کند تا آنکه خداوند او را صدیق مى نویسد، و دروغسرایى را پیـشه خـود مى کند تا آنکه خداى تعالى او را کذاب مى نویسد. و در کـافـى سـنـد بـه جـنـاب اصـبـغ بـن نـبـاتـه رسـانـد، نـمـى چـشـد بـنـده اى مـزه ایمان را، مگر آنکه ترک کند دروغ را در شوخى و جدى . 
و در وصـایـاى رسول اکرم ، صلى االله علیه و آله ، به حضرت اباذر غفارى است : واى بـر کـسى که نقل کلام کند به دروغ تا مردم بخندند به آن . واى بر او، واى بر او. اکنون با این همه اخبار و تشدیدات رسول خدا و ائمه هـدى ، علـیهم الـسلام ، خیلـى جرائـت و شـقـاوت مـى خـواهـد کـه انـسـان اقـدام بـه ایـن امـر بزرگ و خطیئه مهمـه نمایـد. و چنانچـه دروغـگـویـى از مـفـاسـد بـسـیـار مهمه شمرده شده ، صدق لهجـه و راسـتى گفتـار از محاسـن بـسـیـار مهم است .
 و در اخبار اهل بیت از آن مدح بلیغ شده است ، و ما به ذکر بعـض آن اکتفـا مى نماییم .
فـرمــود: بـاشـیــد دعـوت کـنـنـدگان مردم به نیکویى به غیر زبانهاى خویش ، تا ببینند از شما جدیت در امر خیـر و عبادت و راست گفتارى و پرهیزگارى را. و جناب صدوق سند به رسول خـدا، صـلى االله عـلیـه و آله ، رسـانـد که فرمود: نزدیکتـرین شـما به من روز قیامت و لازمـترین اشخاص بر من شفاعت او، راستگویان شماسـت در حـدیث ، و ادا کننده ترین شماست امانت را، و نیکوترین شماسـت در خلـق ، و نزدیکتـرین شماسـت بـه مـردم .

منبع: شرح چهل حدیث امام خمینی

رفتن به حدیث بیست و نهم

رفتن به صفحه اصلی مطلب



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها